روز چهارشنبه در دیدار نخبگان با رهبری پس از ایراد سخنان تعریف و تمجید که هرساله در این دیدارها از رهبر انجام میشود، یکی از دانشجویان ریاضی دانشگاه شریف و برنده المپیاد جهانی ریاضی با شجاعت از میان جمع برخاسته و خواستار اجازه صحبت در پشت تریبون شده است. علی رغم واکنش منفی گردانندگان برنامه که سعی در ساکت کردن این دانشجو داشتند، بالاخره رهبری به وی اجازه صحبت داد که درادامه این دانشجو حدود 20 دقیقه به انتقادات صریحی از نظام و شخص رهبری پرداخت.
به گزارش موج سبز آزادی این دانشجوی شجاع انتقادهای خود را در چهار بخش دسته بندی کرده بود و در تمام چهار مورد با اظهارات خود شخص رهبری را مورد انتقاد قرار داد. اظهارات وی گاه با تشویقهای بریده حاضرین همراه بوده که برای مدتی جلسه را از روال «از پیش تعین شده» خارج کرد به طوری که دوربینهای صداوسیما را نیز برای دقایقی خاموش کردند. انتقادات وی از رهبری شامل چهار بخش زیر بود:
1- انتقاد از صداوسیما بخاطر وارونه جلوه دادن حوادث پس از انتخابات، تحریک هر چه بیشتر مردم و تخریب چهرههای موجه و مورد علاقه مردم؛ وی با بیان اینکه رییس صداوسیما توسط رهبر انتخاب میشود، مسئولیت تمام اشتباهات صداوسیمای میلی را متوجه شخص رهبری دانست.
2- ایجاد فضای امنیتی برای رسانهها و تعطیلی روزنامههای منتقد؛ وی با انتقاد از فضای امنیتی حاکم بر رسانهها خواستار توقف روند تعطیلی روزنامههای منتقد شد و با بیان اینکه روزنامهها باید بتوانند از رهبر هم انتقاد کنند روند حاکم بر مطبوعات را ویرانگر قلمداد کرد.
3-عدم امکان انتقاد از شخص رهبری در جامعه و اشاره به اینکه رهبر نیز مانند دیگر افراد جایزالخطاست و اینکه باید به متفکرین اجازه داده شود تا بتوانند از رهبر انتقاد کنند؛ وی با بیان اینکه اطرافیان رهبر از وی یک بت بزرگ ساخته اند از این روند به شدت انتقاد کرد.
4- وارد کردن انتقادات جدی به سیکل قدرت در جمهوری اسلامی ایران و ساختار شورای نگهبان و مجلس خبرگان؛ وی با اشاراتی صریح ساختار قدرت در کشور را مورد حمله قرار داد و اظهار داشت که این روند خطر بزرگی برای مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی است.
در واقع دلیل اصلی اینکه رهبری در چنین جلسهای مجبور به بیان اظهاراتی در مورد وقایع پس از انتخابات شد انتقادات صریح این دانشجو بوده است. اخبار تایید نشده حاکی از این است که این دانشجو در پایان برنامه با برخورد نیروهای امنیتی مواجه شده است.
دفتر نشر آثار آیتالله خامنهای در یادداشتی با عنوان «حواشی» دیدار با نخبگان علمی و فرهنگی در اینباره آورده است:
/...پس از آخرین نفری كه برای مطرح كردن دیدگاههای خود نوبت داشت، حاضران منتظر صحبتهای رهبر انقلاب بودند كه ایشان از مجری برنامه میپرسند: «از دوستانی كه قرار بوده صحبت كنند، كسی باقی ماند؟» مجری میگوید: «اگر شما اجازه اجازه بدهید، همهی جمع هزار نفرهای كه اینجا هستند، دوست دارند صحبت كنند...» همه میخندند. در این میان چند تن از دانشجویان از میان جمعیت، خواستار فرصتی برای بیان صحبتهایشان شدند. این حركت با واكنش برخی برگزاركنندگان مراسم روبرو شد كه آنها را دعوت به نشستن میكردند، اما رهبر با اشاره به یكی از همان جوانها گفتند: «آن آقایی كه ایستاده بودند و نشاندنشان! شما بفرمائید...» دانشجوی جوان بلند شد و شروع كرد به حرف زدن. صدایش از آنجا به گوش رهبر نمیرسید؛ پشت تریبون آمد و پس از معرفی خود، سخنانش را آغاز كرد. حرفهایش نسبت به سخنرانهای قبلی رنگ و بوی دیگری داشت.
ابتدا از عملكرد صدا و سیما پیرامون حوادث اخیر انتقاد كرد و با بیان مثالی از رهبر پرسید: «آیا صدا و سیمای ما تصویر درستی از كشور و جهان ارائه میدهد یا تصویری غیرواقعی و كاریكاتورگونه؟ آیا صداو سیما به عقاید مختلف اجازهی دفاع از خودشان را میدهد؟ عقایدی كه بهخصوص در همین رسانه مورد نقد و یا حتی حمله قرار میگیرد؟
آیا صدا سیمای ما نقلقولی كه از افراد میكند و یا رویدادهایی كه روایت میكند، وفادارانه و منصفانه است؟»
بخش دوم سخنان وی موضوع نقد رهبری بود. «من شاید چهار-پنج سال است كه به صورت جدیتر روزنامه میخوانم و مجلات را مطالعه میكنم. این مدت واقعاً به یاد نمیآورم كه مطلبی را با عنوان نقد رهبری خوانده باشم ... نقد رهبری را هم به شكل عمومی میشود مطرح كرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس میكنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و كینه میشود؛ مثلاً یك چیزی كه در ابتدا یك انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمیكند، ممكن است جنبهی مغرضانه به خود بگیرد و كمكم بیانصافی هایی پیدا شود.» سخنانش طولانی شده بود. از آقا خواست تا باز هم ادامه دهد و پاسخ شنید: «من موافقم كه شما ادامه بدهید. وقت از اول هم تمام شده بود، ولی شما ادامه بدهید...»
تشكر كرد و اینبار صحبتهایش را با انتقاد از چگونگی برخورد نیروی انتظامی با تجمعات پس از انتخابات ادامه داد: «اگر مقداری روشهای اقناعیتر داشتیم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نمیكردیم، نظام ما بقای بهتری نداشت؟ آیا مردم متحدتری نداشتیم؟ چون وحدت واقعی به نظر من بیش از اینكه با نصیحت حاصل شود نتیجهی رفتار مردم با حكومت و رفتار حكومت با مردم است و رفتار مردم با همدیگر است.».../