شبکه جنبش راه سبز(جرس):آیت الله العظمی حسینعلی منتظری در نامه ای خطاب به مراجع عظام تقلید، علماء قم ، نجف ، مشهد مقدس ، تهران ، اصفهان ، تبریز، شیراز و سایر بلاد اسلامى ضمن حکومت فعلی در ایران را«حکومت ولایت نظامی نامید، و اعلام کرد که«همه مىدانند مدافع سرسخت حاكمیت دینى و از پایه گذاران ولایت فقیه - البته نه به شكل مرسوم فعلى ، بلكه به گونه اى كه مردم او را انتخاب نمایند و بر كارهاى او نظارت داشته باشند - بوده ام و در راه تحقق آن در بعد علمى و عملى تلاش زیادى نموده ام ، اكنون در مقابل مردم آگاه ایران به خاطر ستم هایى كه تحت این نام و عنوان بر آنان مىرود احساس شرمندگى كرده و خودم را در پیشگاه خداوند بزرگ مسئول و در مقابل خون هاى ریخته شده شهداى عزیز و تجاوزات به حقوق مردم بیگناه مورد عتاب مىبینم.»
آیت الله العظمی منتظری با اشاره به اینکه«حوادث و فجایع ماههاى اخیر كه پس از انتخابات ریاست جمهورى در كشور و در مرئى و مسمع حضرات مراجع و علماى محترم رخ داد زنگ خطرى است براى روحانیت و مرجعیت» خطاب به آن ها نوشته است«به یقین حضرات مراجع و علماى محترم قلبا از این منكراتى كه به نام دین و مذهب انجام مىشود نگران و ناراحت مىباشند و بعضا اقداماتى نیز نموده اند، اما آیا با توجه به مفاد حدیث شریف نبوى كه اظهار علم را واجب دانسته ، این مقدار كفایت مىكند؟»
آیت الله العظمی منتظری با یادآوری اینکه« حاکمیت از سکوت مراجع بهره برداری می کند» تاکید کرده است که«پس آیا سزاوار است در امور مهمه اى كه به حیثیت و آبروى دین و مذهب و تأمین حقوق اقشار عظیمى از مردم و نیز دیندارى و حفظ اعتقادات مذهبى جوانان مربوط است سكوت كرده به نحوى كه بین مردم چنین تلقى شود كه خداى ناكرده مراجع و روحانیت موافق و موید كارهاى خلافى هستند كه به گوشه اى از آنها اشاره شد؟»
متن کامل پیام آیت الله العظمی منتظری چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
(الكافى ، ج 1، ص 54) عن رسول الله (ص) : " اذا ظهرت البدع فى امتى فلیظهر العالم علمه ..."
حضرات مراجع عظام تقلید و علماى اعلام قم ، نجف ، مشهد مقدس ، تهران ، اصفهان ، تبریز، شیراز و سایر بلاد اسلامى دامت بركاتهم
پس از سلام و تحیت ، این جانب با توجه به شرایط جارى در كشور و مظالمى كه هر روز شاهد آن هستیم و كارهاى خلافى كه به نام دین و مذهب تشیع انجام مىشود شرعا خود را موظف مىدانم از روى خیرخواهى و احساس خطر جدى نسبت به مصالح دین و كشور، و از باب (و ذكر فان الذكرى تنفع المومنین ) امورى را یادآور شوم :
1 - همه مىدانیم كه انقلاب ما یك انقلاب دینى و ارزشى بود و هدف اصلى از آن با تحمل آن همه مصیبت ها، سختى ها، تبعیدها، زندان ها و شكنجه ها، تنها تغییر اشخاص حقیقى حاكمیت و تغییر صورى در بعضى امور جزئى نبود; بلكه مقصود حاكمیتى بود كه در تمام عرصه ها به عقائد، اخلاق و احكام شرع مبین پایبند بوده و معتقد و عامل به آنها باشد; و در پرتو آن حاكمیت ، ایمان ، مكارم اخلاق ، عدالت و آزادى از استبداد و خفقان ، محقق شده ، حقوق اقشار مختلف مردم تأمین گردیده و مظالم و تجاوز به حقوق آنان ریشه كن شود، و ملت ما از این جهات احساس راحتى و آسایش نماید و در مقابل سایر ملتها سربلند و الگوى تحقق عدالت ، عزت ، كرامت و ارزشهاى انسانى باشد. هدف این نبود كه فقط نام و نشان و شعارها تغییر كند ولى عملا همان مظالم و انحرافات رژیم گذشته و تجاوزات به حقوق به شكل دیگرى به عنوان حاكمیت دینى و ولایت فقیه جریان پیدا كند.
این جانب كه همه مىدانند مدافع سرسخت حاكمیت دینى و از پایه گذاران ولایت فقیه - البته نه به شكل مرسوم فعلى ، بلكه به گونه اى كه مردم او را انتخاب نمایند و بر كارهاى او نظارت داشته باشند - بوده ام و در راه تحقق آن در بعد علمى و عملى تلاش زیادى نموده ام ، اكنون در مقابل مردم آگاه ایران به خاطر ستم هایى كه تحت این نام و عنوان بر آنان مىرود احساس شرمندگى كرده و خودم را در پیشگاه خداوند بزرگ مسئول و در مقابل خون هاى ریخته شده شهداى عزیز و تجاوزات به حقوق مردم بیگناه مورد عتاب مىبینم . بسیارى از افراد با سابقه در انقلاب از طریق نامه ، ایمیل و یا حضورا به من مىگویند: حاكمیت دینى كه شما وعده آن را به مردم مىدادید و ولایت فقیه را مجرى آن مىدانستید و مىخواستید آن را به پا دارید همین است كه امروز ما آن را مشاهده مىكنیم ؟ در حالى كه آنچه مشاهده مىشود در واقع حكومت ولایت نظامى است نه ولایت فقیه .
2 - حضرات مراجع و علماى اعلام ، خوب مىدانند كه در طول تاریخ پیوسته آنان ملجأ و پناهگاه مردم در مقابل تجاوزات و مظالم حكومت ها بوده اند، و این افتخار را داشته اند كه در مقابل حكومت هاى جائر و در كنار مردم و مدافع شریعت و حقوق اقشار ستم دیده باشند و در این راه صدمات و محرومیت هایى را متحمل شده اند. جزاهم الله عن الاسلام خیر الجزاء.
البته پس از پیروزى انقلاب ، متأسفانه این سابقه درخشان و نورانى به واسطه اعمال خلافى كه در حكومت انجام گرفت و چه بسا روحانیت هم در آن نقش نداشت ولى به علت كوتاهى در نهى از منكر در معرض تحول و خطر جدى قرار گرفت و با دور شدن از اخلاق و گاه در عمل با تحكیم تئورى "هدف وسیله را توجیه مىكند" انحراف در مسیر انقلاب و دور شدن از اهداف اولیه آن ، آغاز و این خطر جدى تر شد تا آنجا كه امروز با تأسف باید گفت به پایگاه معنوى و مردمى روحانیت و مرجعیت و به تبع آن به اسلام و مذهب كه به طور سنتى متكى به روحانیت و عجین با آن بوده و از آن راه ترویج مىگردیده ، ضربه زیادى وارد شده است كه معلوم نیست چگونه و چه زمانى قابل جبران مىباشد!
عجین بودن مذهب و عالمان و متخصصان دینى كه امرى مقبول و معقول و مورد تأیید مردم مسلمان است موجب شده است كه هر آسیب وارد بر روحانیت ، قهرا متوجه اسلام و مذهب نیز باشد.
در چنین وضعیتى مسئولیت مراجع محترم و روحانیت شیعه سنگین تر خواهد بود; زیرا علاوه بر وظایف عمومى آنان كه لازمه رشته تخصصى آنان و توجه مردم به روحانیت و مرجعیت است ، وظیفه دفاع از حیثیت مذهب و تطهیر دامن آن از كارهاى خلافى كه حاكمیت به نام مذهب انجام داده و مىدهد نیز بر عهده آنان خواهد بود; زیرا كارهاى خلاف شرعى كه خلاف اهداف اولیه انقلاب هم مىباشد و به نام دین و مذهب انجام مىگیرد از مصادیق بارز بدعت است . بدعت منحصر به تشریع و وارد كردن رسمى حكم غیر دینى در دین نیست ، بلكه شامل هر كار خلاف شرعى كه به نام شرع و مذهب انجام گردد نیز خواهد بود.
در آیه 71 سوره توبه مىخوانیم : (والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض ، یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر) به مقتضاى جمع محلى به الف و لام استغراق ، همه مومنین و مومنات نسبت به یكدیگر در حد امر به معروف و نهى از منكر ولایت دارند; پس علماء اعلام به طریق اولى داراى این ولایت مىباشند و نباید ساكت باشند. و در وصیت مولا امیرالمومنین (ع ) مىخوانیم : "لا تتركوا الامر بالمعروف والنهى عن المنكر فیولى علیكم شراركم ثم تدعون فلا یستجاب لكم " (نهج البلاغه ، نامه 47) ترك امر به معروف و نهى از منكر و بى تفاوت بودن مردم در برابر كارهاى خلاف ، طبعا موجب سلطه اشرار است و دعاء فقط دردى را دوا نمى كند.
3 - با توجه به آنچه گفته شد متذكر مىشوم : حوادث و فجایع ماههاى اخیر كه پس از انتخابات ریاست جمهورى در كشور و در مرئى و مسمع حضرات مراجع و علماى محترم رخ داد زنگ خطرى است براى روحانیت و مرجعیت . در این حوادث حق كشى ها، ظلم ها، تخلفات فراوان به نام دین و با تأیید بخش اندكى از روحانیون حكومتى و وابسته انجام شد و به دنبال آن ، اقشار وسیعى از مردم معترض طبق حق شرعى و قانونى و بر اساس اصل بیست و هفتم قانون اساسى با انتخاب مسالمت آمیزترین راه ، اعتراض خود را به حاكمیت ابلاغ كردند و حاكمیت به جاى این كه به نداى حق طلبانه مردم پاسخ مثبت و معقول دهد و درصدد تأمین حقوق تضییع شده آنان برآید جمعیت چند میلیونى را آشوبگر و اغتشاشگر و عوامل بیگانه نامید و به بدترین وضع و با خشونت كامل مردان و زنان بى دفاع را مورد ضرب و شتم و سركوب قرار داد و عده زیادى را بازداشت و گروهى را در خیابانها و عده اى را در زندان هاى مخوف به شهادت رساند.
عجب این كه حاكمیت با تكیه بر نیروى نظامى و انتظامى و كشیدن اسلحه بر روى مردم بى پناه و بى سلاح آنان را شهید و یا زندانى نموده ولى در نهایت مردم را محارب نامیدند. خود بحران ایجاد كرده و نظام را به مخاطره انداخته ولى مردم و پایه گذاران نظام را اغتشاشگر و مخالف نظام مىنامند.
همزمان با سركوب مردم ، تعدادى از فعالان سیاسى و نخبگان كشور كه هر كدام از آنان سال ها در جمهورى اسلامى خدمات با ارزشى داشته اند را بازداشت و با طرح هاى از پیش تعیین شده بر خلاف شرع و قانون ، شروع به پرونده سازى و گرفتن اعترافات دروغ و سپس نمایش آنها در دادگاههاى فرمایشى غیر شرعى و غیر قانونى نموده و در نتیجه آئین قضایى اسلام را مورد مسخره جهانیان قرار داده است ; و به جاى مجازات جدى آمران و عاملان آن همه جنایت ، فقط با وعده دادن مجازات آنان ، همچون وعده بر مجازات آمران و عاملان قتل هاى زنجیره اى ، به بازداشت افراد خدمتگزار دیگر و فشار بر دو كاندیداى محترم حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدى كروبى و جناب آقاى مهندس میرحسین موسوى - دام توفیقهما و حفظهما الله تعالى - و بستن دفاتر و روزنامه هاى آنان و بازداشت همفكران و همكاران معزز آنان و متهم نمودن افراد صدیق و خدوم در رسانه هاى وابسته حكومتى نموده و حتى از جایگاه مقدس نماز جمعه به امور واهى و دروغ همچنان ادامه مىدهند كه نهایت این روند موجب تخریب بیشتر اعتقاد مردم به روحانیت و مرجعیت شیعه و اسلام عزیز خواهد شد.
در چنین شرایطى است كه مردم مسلمان ما از امثال حضرات مراجع و علماى محترم و این حقیر انتظاراتى دارند كه با توجه به وظیفه سنگینى كه شریعت مقدسه بر دوش عالمان دینى قرار داده است و نیز مسئولیت سنتى و تاریخى مرجعیت و روحانیت انتظار بجایى است . مردم مىگویند: این ظلم ها و حق كشى ها و بدعت ها اگر خلاف اسلام است ، چرا مراجع محترم و علماى دین كه حافظ دین و مذهب و حصن اسلام و شریعت و مدافع حقوق مردم و مبین احكام شریعت و از جمله امر به معروف و نهى از منكر و اظهار مخالفت با خلاف ها و بدعت ها هستند، در مقابل این همه بدعت ها و كارهاى خلافى كه به نام دین و مذهب انجام مىشود به پیروى از دستور پیامبر اسلام (ص ) اظهار علم و مخالفت صریح با بدعت ها نمى كنند؟ و آیا این همه مظالم و حق كشى ها و جنایات از بیرون آوردن خلخال از پاى یك زن یهودى توسط سربازان معاویه كمتر است كه مولاى متقیان حضرت على (ع ) فرمود: اگر مرد مسلمانى از غصه آن بمیرد نباید ملامت شود؟! (نهج البلاغة ، خطبه 27). به یقین حضرات مراجع و علماى محترم قلبا از این منكراتى كه به نام دین و مذهب انجام مىشود نگران و ناراحت مىباشند و بعضا اقداماتى نیز نموده اند، اما آیا با توجه به مفاد حدیث شریف نبوى كه اظهار علم را واجب دانسته ، این مقدار كفایت مىكند؟
4 - حضرات مراجع محترم به قدرت و نفوذ كلام خود در حاكمیت توجه دارند و خوب مىدانند كه حاكمیت در حفظ مشروعیت خود به آنان نیاز دارد و از این رو اینك آنان را هرچند به حسب ظاهر به رسمیت مىشناسد و از آنان ترویج مىكند، و نیز مىدانند كه حاكمیت از سكوت آن حضرات در قبال كارهاى خلاف خود بهره بردارى مىكند، پس آیا سزاوار است در امور مهمه اى كه به حیثیت و آبروى دین و مذهب و تأمین حقوق اقشار عظیمى از مردم و نیز دیندارى و حفظ اعتقادات مذهبى جوانان مربوط است سكوت كرده به نحوى كه بین مردم چنین تلقى شود كه خداى ناكرده مراجع و روحانیت موافق و موید كارهاى خلافى هستند كه به گوشه اى از آنها اشاره شد؟
در خاتمه یادآور مىشوم : این جانب هنوز از اصلاح امور مأیوس نشده ام و به نظر مىرسد مراجع عظام تقلید مىتوانند ترتیبى دهند تا با راهنمایى و ارشاد آنان و با همفكرى با دو كاندیداى محترم ریاست جمهورى و نمایندگان عاقل و معتدل و كارشناس متدین و امین از طرف نظام ، راههاى برون رفت از این بحران بزرگ را كه براى جمهورى اسلامى و مشروعیت آن پیش آمده است بررسى كرده تا آنچه را مصلحت دیدند صادقانه با اشراف حضرات مراجع مورد عمل قرار گیرد. و بالاخره حاكمان ، سیاست یك بام و دو هوا و به كیش خود خواندن و طرد كردن دیگران را نه به طور موقت ، بلكه براى همیشه رها كنند و مردم را كه صاحبان اصلى حكومتند از روى صدق و به دور از شعار ارج نهند و آراء آنان را مورد نظر و عمل قرار دهند و اسلامیت و جمهوریت حقیقى و عدالت واقعى را اجرا نمایند. براى انسان اقرار به اشتباه ننگ نیست ، زیر بار حق نرفتن ننگ است .
عظمت اسلام و مسلمین و عزت و كرامت مردم ایران و سلامتى و توفیق بیشتر شما را از خداوند بزرگ مسألت دارم .
23 رمضان المبارك 1430 - 1388/6/22
قم المقدسة - حسینعلى منتظرى